استراتژي هايي براي برندسازي
تكنيك هايي براي برندسازي
برند چيست ؟
برند، درک کلی مشتری از کسبوکار شما است. جف بزوز، موسس آمازون تعریف بهتری از برند دارد «برند شما همان حرفی است که مردم پشت سرتان میزنند». برند شما شهرت شما است! در بازار امروز، یک برند موفق باید در همه پلتفرمها ازجمله محیط فروشگاه یا شرکت، ضمانتنامه کتبی، نشانهها و علامتها، بستهبندیها، وبسایت و تبلیغات آنلاین، تولید محتوا، فروش و خدمات مشتریان، روشی ثابت برای ارتباط با مشتری و خلق تجربه برای او داشته باشد.
هنوز هم فکر میکنید برندسازی ساده است؟ حقیقت این است که برندسازی یکشبه یا در عرض چند ماه اتفاق نمیافتد. ایجاد برند یک فرایند است؛ اما تلاش مداوم شما باعث ایجاد روابط بلندمدت با مشتریان میشود. این رابطه بلندمدت افزایش دائمی فروش، گرفتن پروژههای بیشتر، تبلیغات دهانبهدهان مشتریان فعلی و معرفی مشتریان جدید توسط آنها و حمایت مردم از محصولات و خدماتتان را به همراه دارد.
برندينگ چيست ؟
برندینگ دانشی است که با برتری دادن به یک برند (Brand) باعث افزایش اعتبار و شهرت آن برند در بازار رقابت میشود، اعتبار و شهرت یک برند به طور مستقیم می تواند منجر به فروش بیشتر و قیمت گرانتر محصولات وخدمات شود، به زبان دیگر برندسازی روش هوشمندانه تجارت و تولید ثروت است. برندسازي موفق نهايتاً ميتواند مشترياني جذب نمايد كه با كمال رضايت خريد ميكنند و به برند شما وفادار ميمانند.
برندینگ یا همان برندسازی (Branding) یکی از مهمترین اصول هر کسبوکاری است که استراتژی ها و اصول خاص خود را دارد ، دانستن این اصول برای هر بیزینسی الزامی است. هر کس به فراخور حال خود و به تناسب نیاز خود تعریف برند و برندسازی را تغییر داده است. به زبان ساده، برند شما در واقع اعتبار شما در نزد مشتری است. برند به مشتریان شما میگوید که چه انتظاری از محصولات و خدمات شما داشته باشند. برند شما، در واقع شخصیت فعلی شما است. در این مقاله درباره اصول اولیهی برند سازی بیشتر میخوانید. در بازار رقابتی امروز، استراتژی برند قوی و مؤثر، مزیت عمدهای به شمار میرود. اما برندسازی واقعا چه معنایی دارد و چگونه بر کسبوکار شما اثر میگذارد؟ چگونه برندسازی کنیم؟ مقدمات برند سازی چیست؟ برای برند سازی چه باید کرد؟ قوانین برندسازی چیست؟
استراتژی برندسازی چیست ؟
استراتژی برندسازی طرحی است که اهدافی خاص و بلندمدت را در برمی گیرد و می تواند با تکامل و بهبود یک برند موفق حاصل شود و مجموعی از اجزای بنیانی شرکت شما آن را قابل شناسایی می سازد. یک استراتژی مشخص و قابل اجرا بر روی تمام جوانب یک کسب و کار تاثیرگذار است و به طور مستقیم با نیازهای مشتری احساسات و محیط رقابتی مرتبط است.
اجازه بدهید اول از همه بزرگ ترین تصور اشتباه در مورد استراتژی برندسازی را برایتان شفاف سازی کنیم . برند شما صرفا محصول, لوگو, وب سایت و یا نام شما نیست. در حقیقت برند شما بسیار بیشتر از آن هاست. مفهوم برند شاید کمی غیر ملموس باشد ولی به همان اندازه سخت است که برندهای قدرتمند و متوسط را بتوان از هم جدا کرد و تشخیص داد.
بنابراین برای کمک به شما در مبحث برندسازی که اکثر بازاریابان آن را بیشتر شبیه یک هنر می دانند تا یک کار علمی، ما مبحث جامع استراتژی برند سازی را به هفت قسمت اساسی تقسیم بندی کرده ایم که می تواند برای بقای شرکت شما در طول سالیان دراز مفید باشد .
۷ عنصر برای یک استراتژی جامع برندسازی:
هدف
هر برندی وعده می دهد ولی در بازار که اعتماد مشتری پایین هست و در نظر گرفتن بودجه برای مشتری بسیار حائز اهمیت است تنها وعده ی داد شده نیست که یک برند را از برند دیگری متمایز می سازد.بلکه داشتن یک هدف مشخص هست. (آلن آدامسون , رئیس طراحی و مشاوربرندسازی شرکت Landor Associates). در هنگام تعیین موقعیت برند خود, فهمیدن آن چه که برند شما دقیقا وعده می دهد بسیار مهم است.
دانستن این که چرا هر روز از خواب بیدار می شوید و به سر کار می روید بسیار مهم است .به عبارت دیگر هدف شما باید خاص و مشخص باشد زیرا داشتن هدف مشخص هست که بین شما و رقبای شما تمایز ایجاد می کند.
چگونه می توانید هدف کسب و کار خود را تعریف کنید؟
بر اساس وب سایت Business strategy insider هدف کسب و کار را می توان به دو روش تعریف کرد.
• کارکردی : این مفهوم به ارزیابی موفقیت از منظر منطق آنی و تجاری متمرکز است .به عنوان مثال هدف کسب و کار شما این است که درآمد کسب کنید .
• هدفمند :این مفهوم به موفقیتی تاکید دارد که با توانایی درآمدزایی و ایجاد بهبود در شرایط زندگی مرتبط است .
اگر چه کسب درآمد برای هر کسب و کاری مطمئنا بسیار مهم هست ولی ما برندهایی را تحسین می کنیم که تمایل دارند به چیزی بیش تر از سودآوری دست بیابند مانند IKEA چشم انداز کاری IKEA فقط فروش مبلمان نیست بلکه ایجاد یک زندگی روزمره ی بهتر هست.
این رویکرد برای مشتریان بالقوه جذاب است چون نشان دهنده ی تعهد کسب وکار برای ارائه ی ارزشی فراتر از صرفا کسب درآمد و فروش هست. وقتی هدف کسب وکار خود را تعریف می کنید این مثال را همیشه در ذهن خود داشته باشید : اگرچه کسب درآمد یک اولویت مهم برای همه ی کسب وکارها است ولی این مفهوم به تنهایی کافی نیست تا بتواند برند شما را در صنعت خود از دیگر رقبا متمایز سازد.
توصیه ما چیست؟
کمی عمیق تر به موضوع نگاه کنید اگر شما نیاز به یک الهام دارید برندهایی را که تحسین می کنید بررسی کنید و ببینید که چشم انداز و ماموریت کسب و کار آن ها چگونه تعریف شده است.
• ثبات (یکپارچگی)
نکته ی اصلی در مورد یک پارچگی این است که از صحبت کردن در مورد چیزهایی که ارتباطی با برند شما ندارند و باعث بهبود و ارتقای برند مورد نظر نمی شود خودداری کرد. عکس جدیدی به صفحه ی فیس بوک کسب و کارتان اضافه کردید؟برای شرکت شما چه معنایی دارد؟آیا با پیغام شما مطابقت دارد؟ یا صرفا یک چیز بامزه بود که به طورکاملا صریح و روشن مخاطبان شما را گمراه کند؟
در تلاش برای ایجاد یک پلت فرم برای برند خود , باید مطمئن باشید که تمام پیغام های شما یک پارچه هستند . در نهایت ,این ثبات و یکپارچگی برای هر چه بیش تر شناخته شدن برند شما کمک می کند. که این امر نیز به نوبه ی خود منجر به وفاداری مشتری می شود . برای دیدن یک نمونه ی عالی از یکپارچگی و ثبات بیایید نگاهی به برند کوکا کولا (coca cola) بیندازیم.
برند کوکاکولا (coca cola)
در نتیجه ی تعهد این برند به یکپارچگی , تمام المان های بازاریابی این برند با یکدیگر هماهنگ هستند که این امر باعث شده است به یکی از شناخته شده ترین برندهای جهانی تبدیل شود . برای مثال حتی در سطح حساب های کاربری خود در رسانه های اجتماعی , یکپارچگی تمام مطالب و برند کاملا واضح است.
برای جلوگیری از ترک مشتریان بالقوه باید سعی کنید قسمت هایی از کسب وکارتان را که با یکدیگر غیرمرتبط است یک پارچه و هماهنگ سازید. مزایای ایجاد یک شیوه نامه (style guide) را در نظر بگیرید .یک شیوه نامه میتواند شامل هر چیزی باشد , از تن صدایی که شما استفاده می کنید تا طیف رنگهایی که شما برای جایگاه یابی محصولات وخدمات خود به کار خواهید گرفت .با صرف زمان برای تعریف و توافق روی این نکات وملاحظات برند شما سودآور خواهد بود .
• هیجانات
مشتری ها همیشه منطقی تصمیم گیری نمی کنند .چگونه میتوانید این مساله را که فردی هزاران دلار بیش تر برای خرید موتورسیکلت Harley (هارلی) پرداخت کرده است را توضیح بدهید؟ در حالی که می توانست با بودجه ی خیلی کمتر موتورسیکلتی به همان خوبی بخرد.
آنجا یک صدای احساسی بوده که زمزمه می کرده : هارلی بخرید. ولی چرا؟ هارلی دیویدسون با ایجاد یک انجمن برای برند خود از برندسازی عاطفی استفاده می کند .این انجمن با نام (HOG (Harley owner groups , صاحبان موتورسیکلت هارلی , برای ارتباط دادن مشتریان خود با برندشان و هم چنین برای ارتباط مشتری هایشان با یکدیگر شکل گرفته است .
هارلی دیویدسون با فراهم آوردن فرصتی برای مشتریانش برای این که احساس کنند بخشی از یک گروه و اجتماع بزرگتری هستند تا این که فقط تعدادی موتورسوار ساده باشند توانست موقعیت خود را به گونه ای تثبیت کند که برای کسانی که می خواهند موتورسیکلت بخرند تبدیل به یک انتخاب آشکار شود.
تحقیقات دو روانشناس:
(Roy Baumeister and Mark Leary) به بهترین شکل این نیاز را در فرضیه ی “تعلق خاطر ” بیان می کند که می گوید :انسان ها یک نیاز اساسی روانشناختی دارند که احساس کنند با دیگران در ارتباط هستند واین که پیوندهای دلسوزانه ومحبت آمیز در روابط صمیمی , مهم ترین بخش رفتار های انسانی هست . ناگفته نماند تعلق خاطر, نیاز به عشق ,محبت و حضور در گروه ها مستقیما در وسط سلسله مراتب نیازهای مازلو (هرم مازلو ) قرار می گیرد که هدف آن دسته بندی نیازهای مختلف انسان است.
درسی که باید آموخت ؟
برای ارتباط برقرار کردن با مشتریان خود در سطحی عمیق تر وعاطفی تر راهی پیدا کنید. آیا به آن ها آرامش می دهید ؟ آیا به آنها این حس را می دهید که جزئی از خانواده هستند؟ آیا زندگی را آسان تر می کنید؟ از محرک های عاطفی مانند این ها برای تقویت روابط و وفادار ماندن مشتری استفاده کنید.
• انعطاف پذیری
در دنیایی که سریع در حال تغییر هست بازاریابان برای حفظ ارتباط باید انعطاف پذیر باشند. از طرف دیگر انعطاف پذیر بودن باعث می شود تا در مورد کمپین های خود خلاق باشید. ممکن است بگویید , یک دقیقه صبر کنید .چگونه می توان در عین یکپارچگی , انعطاف پذیر نیز باشیم؟
سوال خوبیست .در حالی که هدف یکپارچگی و ثبات , ایجاد استاندارد برای برند شماست. انعطاف پذیری شما را قادر می سازد که تعدیلاتی ایجاد کنید که باعث ایجاد علاقه شود و رویکرد شما را نسبت به رقیبان تان متمایز سازد. به عبارت دیگر برنامه بازاریابی مبتنی بر هویت برند به ثبات و یکپارچگی کافی نیاز دارند تا قابل شناسایی باشند و در عین حال برای به روز ماندن نیاز به تنوع کافی دارد. (کوین بودلمن , رئیس peopledesign)
یک نمونه ی عالی از این نوع تعادل استراتژیک برند Old spice هست. این روزها Old spice یکی از بهترین نمونه های بازاریابی موفق هست. با این حال تا همین اواخر این برند برای اکثر پدران و مردها برند ناشناخته ای بود اما امروزه یکی از محبوب ترین برندها برای تمام آقایان در هر سنی است .
رمز این موفقیت چیست؟ انعطاف پذیری
با پی بردن به این امر که برای تامین جایگاه خود در بازار باید کاری انجام داد , Old Spice با Wieden+Kennedy همکاری کرد تا بتواند جایگاه برند خود را برای مشتریان جدید فراهم سازد . بین تبلیغات جدید, یک وب سایت جدید , بسته بندی جدید و محصولاتی با نام جدید old spice موفق شد تا توجه نسل جدید و جوان را با پیشرفت های استراتژیک به خود جلب کند.
بنابراین اگر تاکتیک های قدیمی شما دیگر کارایی ندارند , نگران تغییر آن ها نباشید. این مفهوم که چون این تاکتیک ها در گذشته کارایی داشته به این معنی نیست که اکنون هم باید کارایی مورد نظر را داشته باشد. از فرصت استفاده کنید تا طرفداران خود را به روش های جدید و نو به کسب و کارتان متعهد سازید. آیا برند شما می تواند شراکت و همکاری هایی خارج از روال همیشگی و خارج از چارچوب همیشگی ایجاد نماید؟ آیا محصول شما ویژگی هایی دارد که هیچگاه آن ها را به طور برجسته بیان نکرده اید؟ برای ارتباط با مشتریان جدید ازنکات بیان شده استفاد کنید و به مشتریان قدیمی خود یادآور شوید که چرا آن ها شما را دوست دارند؟
• مشارکت کارکنان
همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم اگر می خواهید برند شما شناخته شود دست یافتن به حس یکپارچگی و ثبات بسیار مهم است .در حالی که یک شیوه نامه می تواند به شما کمک کند تا به یک تجربه ی دیجیتالی منسجم دست یابید به همان اندازه نیز مهم است کارکنان شما از نحوه ی برقراری ارتباط با مشتری ها و پرزنت کردن برند آگاه باشند.
اگر برند شما در تعاملات توئیتری خود شوخ طبع هست , پس منطقی نخواهد بود که وقتی مشتری با شما تماس می گیرد با یک نماینده ی بدخلق و تند خو در ارتباط باشند .درست است؟
برای جلوگیری از چنین تجربه ی ناسازگاری به رویکرد zappos توجه کنید . اگر تا به حال با نماینده ی خدمات مشتری zappos در ارتباط بوده باشید می دانید من در باره ی چه چیزی صحبت می کنم. zappos چنان متعهد هست که اطمینان حاصل می کند نه تنها برند خود بلکه تمامی برندهادر تعاملات انسانی و دیجیتالی یکپارچه باقی می مانند. تا جایی که آن ها یک دپارتمان اختصاصی برای این امر اختصاص داده اند که Zappos Insider نام دارد. تمام کارمندان آن مجموعه به ارزش های اصلی خود و کمک به سایر شرکت ها در همین رویکرد پایبند هستند و شهرت زیادی در زمینه ی خدمات به مشتریان ایجاد کردهاند .
• وفاداری
اگر در موقعیتی هستید که انسان هایی شرکت و برند شما را دوست دارند نسبت به این مساله بی تفاوت نباشید و پاداشی را برای دوست داشتن آن ها در نظر بگیرید. این مشتریان حسن نیت خود را برای نوشتن در مورد شما , توصیه کردن شما به دوستان خود و مانند سفیر برند شما رفتار کردن را انجام داده اند. ترویج وفاداری زود هنگام این افراد باعث بازگشت بیشتر مشتری و سود بیش تر برای کسب وکار شما خواهد بود . بعضی اوقات تنها چیزی که نیاز هست فقط یک تشکر کردن هست ولی بعضی اوقات بهتر است فراتر بروید و برای آن ها یک نامه ی شخصی بنویسید. یا برایشان اشانتیون بفرستید و از آن ها بخواهید نظرات خود را بنویسند و آن ها را در وب سایت خود به طور برجسته ثبت کنید.
هنگامی که ما در Hubspot به ۱۵۰۰۰ نفر مشتری دست یافتیم می خواستیم در ضمن صادق ماندن نسبت به برندمان به شکل با شکوهی ازاین افراد تشکر کنیم .بنابراین ۱۵۰۰۰ توپ نارنجی رنگ پینگ پنگ را از بالکن طبقه ی چهارم شرکت رها کردیم و عبارت از شما متشکریم توسط بادکنک های متالیک بزرگ شکل گرفت. اگر چه ممکن است برای برخی از افراد کمی غیر عادی و غیر معقول به نظر برسد ولی برای کسانی که برند ما را می شناسند این ژست مفهوم کاملی داشت .
وفاداری بخش مهمی ازهر برندسای هست مخصوصا اگر به دنبال پشتیبانی سازمان فروش خود باشید. در پایان روز برجسته ساختن یک رابطه ی مثبت بین شما و مشتریان موجود, شرایط را برای همکاری مشتریان دارای پتانسیلی که قصد همکاری با شما را دارند فراهم می سازد.
• آگاهی رقابتی
برای بهبود استراتژی خود و ایجاد ارزش بیشتر برای برند خود از رقابت به عنوان یک چالش بهره ببرید. شما دقیقا در کسب و کار مشابه هستید و به دنبال همان مشتریان هستید. درست است؟ پس ببینید رقیبان شما چه کارهایی انجام میدهند. برخی از تاکتیک های آنها موفق بوده؟ و برخی از آنها شکست خورده اند؟
موقعیت برند خود را بر اساس تجربه آنها به منظور بهبود هر چه بیش تر شرکت و کسب وکارتان تنظیم کنید. یک مثال عالی از چگونگی بهبود برند خود با یادگیری از طریق رقبا برند Pizza Hut هست. وقتی یک نفر که عاشق پیتزا بود در توئیتر خود سوالی ایجاد کرد. پیتزا هات فرصت را از دست نداد و در عرض چند دقیقه پاسخ دوستانه ای به این سوال داد قبل از اینکه Dominos Pizza حتی فرصتی برای صحبت کردن در این مورد پیدا کند. اگر Dominos رقیبهایش را زیر نظر بگیرد، میداند دفعهی بعد اگرچنین وضعیتی پیش آید چه اقدامی بکند .
مشتریان Hubspot با استفاده از اپلیکیشن Social Monitoring می توانند به راحتی از منشن های رقبا در رسانه های اجتماعی اطلاع پیدا کنند. اگر چه هماهنگ ماندن با استراتژی های رقبا برای بهبود برندتان مهم هست ولی اجازه ندهید هر کاری که انجام می دهید را عینا کپی کنند. مطمئنا شما مانند تعداد زیادی از شرکتهای دیگر محصول یا خدمات مشابهی را می فروشید اما برای این که برند شما منحصر به فرد هست شما در این کسب وکار هستید وتجارت می کنید . با هر حرکتی که رقیب شما عینا انجام میدهد این وجه تمایز را از دست میدهید.
در انتها باید بگوییم که مبحث برندینگ بسیار گسترده هست. دوره برندسازی که بسیاری از موسسات معتبر برگزار میکنند شامل دهها سرفصل است. ما پیشنهاد می کنیم کتاب اصول برندسازی را مطالعه نمایید که شامل اطلاعات مفیدی راجع به برندینگ، اصول اولیه برند سازی و اهمیت برندسازی است.
* مطالب نقل از سايت : https://dmacourse.com
7 پاسخ